تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
این سایت صرفا جهت اطلاع رسانی پیرامون ترجمه ها و تالیف هایم میباشد.


۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هارولد بلوم» ثبت شده است
هسه نابغه نیست!!!(نگاهی به رمان بازی مهره شیشه ای اثر هرمان هسه)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه هشتم آذرماه هزار و چهارصد خورشیدی
نگاهی به رمان بازی مهره شیشه ای اثر هرمان هسه
نویسنده:هارولد بلوم
مترجم:فرزام کریمی

 

 

 

 

باخ، موتزارت، شکسپیر و دانته به‌خودی‌خود فاخر و بی‌مانند هستند، حتی درزمانی که خود را از زوال فرهنگی موجود جدا ساخته باشیم. کاستالیا در سال 2002 متفاوت از سال 1940 به نظر می‌رسد، معادل آمریکایی جنبه‌های موسیقایی «بازی مهره شیشه‌ای» که موسیقی جز را شامل می‌شود را می‌توان لویی آرمسترانگ (موسیقیدان جز)، دوک الینگتون (رهبر ارکستر موسیقی جز)، چارلی پارکر (نوازنده‌ی جز) و باد پاول (پیانیست جز) دانست. این امکان وجود دارد که کاستالیای آمریکایی، کلاسیک جز را در نقطه‌ مقابل با سنت شعری آمریکایی بداند. «بازی مهره شیشه‌ای» قصد ترکیب چارلی پارکر و والاس استیونز را دارد تا....

 

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 

 

 


۰۰-۱۱-۱۱ ۰ ۸۵۷

۰۰-۱۱-۱۱ ۰ ۸۵۷


روایت آتوود با پایبندی به سنت خواهران برونته(نگاهی به رمان سرگذشت ندیمه اثر مارگارت آتوود)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه دهم آبان ماه هزار و چهارصد خورشیدی
نگاهی به رمان سرگذشت ندیمه اثر مارگارت آتوود
نویسنده:هارولد بلوم
مترجم:فرزام کریمی

 

 

 

 

خوانش این اثر برایم تجربه‌ای به‌غایت وحشتناک بود. بر این باور هستم که حتی اگر فردی در ماساچوست زندگی نکرده باشد، می‌تواند ظلم و تحقیرهایی که در جمهوری فاشیستی گیلاد و در طول رمان روایت می‌شود را با تمام وجودش احساس کند. آتوود در توصیف رمانش از آن به‌عنوان یک پاد آرمان‌شهر یاد می‌کند و سرگذشت ندیمه را همزاد «دنیای قشنگ نو» اثر آلدوس هاکسلی برمی‌شمارد. تئوکراسی که در این رمان به چشم می‌خورد به‌واقع تهدیدی برای زیست بشر است. آتوود در باب این رمان می‌گوید که این اثر روایتی خیالی و شرحی نامتعارف درباره‌ زنانی است که می‌خواهند به شیوه‌ای منطقی زیست کنند، البته که امکان دارد کنایه‌ای سوئیفتی در این جمله وجود داشته باشد و حال من را وادار به غرولند کند تا این پرسش را مطرح کنم که جهان آتود و مخاطبانش در کجا واقع شده است که وی تصور می‌کند که این روایات نامتعارف است؟ ما در دورانی زیست می‌کنیم که....

 

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 

 

 


۰۰-۱۱-۱۱ ۰ ۸۴۲

۰۰-۱۱-۱۱ ۰ ۸۴۲


ما با شکنجه گران خویش زیست میکنیم(نگاهی به رمان 1984 جرج اورول)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه یکم شهریورماه هزار و چهارصد خورشیدی
نگاهی به رمان 1984 اثر جرج اورول
نویسنده:هارولد بلوم
مترجم:فرزام کریمی

 

 

 

 

اورول نخستین کسی نیست که چنین پرسشی را مطرح می‌سازد،اما او نخستین کسی است که سیستم لیبرال با سیاست‌های افراطی‌اش را افشا می‌کند.وی عدول خواسته‌ها در جهت برقرار سازی عدالت اجتماعی را در این فاجعه بی‌تأثیر نمی‌داند و همین نگاه وی این کتاب را به کتابی مهم نسبت به سایر آثار مبدل می‌کند.شاید یکی دیگر از دلایلی که می‌تواند این کتاب را به کتابی سرنوشت‌ساز مبدل کند،جوهره‌ ذاتی‌اش در پیش‌بینی آینده است. اورول در این کتاب از نقش سیاست، اجتماع و اقتصاد سخن به میان می‌آورد. این کتاب به لحاظ سبک بسیار حائز اهمیت است، آن‌هم زمانی که «ریگان» رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا و «نورمن پودهرتز» سیاستمدار نو محافظه‌کار آمریکایی بارها در سخنرانی‌هایشان به آن استناد کرده‌اند. برای اورول کتاب «زنده‌باد کاتالونیا» بسیار حائز اهمیت است، زیرا در این کتاب مردی به بارسلونای اسپانیا می‌رود تا برای آرمانش بجنگد. توصیفاتی که از اورول به‌عنوان مانیفست نویس مدرن صورت گرفته کاملاً بجاست؛ ژانری که در بریتانیای کبیر وام‌دارانی همچون میلتون، دفو، سوییفت،بلیک،برک,راسکین و نیومن دارد,به‌واقع اورول ما را.....

 

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 

 

 


۰۰-۶-۰۵ ۰ ۹۳۶

۰۰-۶-۰۵ ۰ ۹۳۶


دنیای قشنگ نو(نگاهی به کارنامه ی کاری آلدوس هاکسلی)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد خورشیدی
نگاهی به کارنامه ی کاری آلدوس هاکسلی
نویسنده:هارولد بلوم
مترجم:فرزام کریمی

 

 

هارولد بلوم معتقد است در شناخته‌شده‌ترین رمان آلدوس هاکسلی یعنی «دنیای قشنگ نو» استعاره‌ای عمیق به چشم می‌خورد. «دنیای قشنگ نو» مشهورترین اثر هاکسلی و یکی از بهترین نوشته‌ها در قالب پادآرمانشهر است؛ البته دنیای این کتاب، برخلاف نامش به‌هیچ‌وجه زیبا نیست و اتفاقاً مضمون کتاب شدید طعنه‌آمیز و عمیقاً تلخ است. «دنیای قشنگ نو» رمان انگلیسی ضد آرمان‌شهری است که در سال هزار و نهصد و سی و دو چاپ شد. هاکسلی در این کتاب پیش‌بینی‌های بسیار جالبی درباره آینده حیات بشری بر روی زمین داشته که با جذابیت زیادی در این رمان، روایت می‌شود. داستان این رمان علمی تخیلی در شهر لندن و در سال دو هزار و پانصد و چهل اتفاق می‌افتد که انسان‌ها به کمک دانش ژنتیک توانسته‌اند انسان‌هایی از پیش تعیین‌شده خلق کنند. در این رمان تنها هدف انسان ایجاد سعادت و از میان بردن رنج‌های غیرضروری است.به‌زعم هارولد بلوم در این رمان گویی «هنری فورد» جایگزین مسیح شده است!هرچند که امکان دارد این تصوری احمقانه به نظر رسد؛ اما....

 

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 


۰۰-۳-۰۱ ۰ ۸۷۹

۰۰-۳-۰۱ ۰ ۸۷۹


روح سلین در درسدن پرسه میزند(نگاهی به رمان سلاخ خانه ی شماره ی پنج کورت ونه گات)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه ششم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد خورشیدی
نگاهی به رمان سلاخ خانه ی شماره ی پنج کورت ونه گات
نویسندگان:هارولدبلوم,پیترفریز
مترجم:فرزام کریمی

 

 

من نخستین منتقد خشم موجود در آثار سلین هستم،اما نمی‌توانم از نوشتار و نثر قوی وی صرف‌نظر کنم.این را هم به‌خوبی میدانم که یک منتقد یهودی نمی‌تواند مخاطب آثار سلین باشد. بدون در نظر گرفتن سبک و آنچه در طول رمان اتفاق افتاده است،اظهارنظر در مورد «سلاخ خانه شماره پنج» امری دشوار به نظر می‌رسد.این اثر به لحاظ ساختار(اگرچه به‌کارگیری این واژه در ارتباط با آثار ونه گات پوچ است)شبیه گردباد می‌ماند و بیلی پلگریم (شخصیت اصلی داستان) به لحاظ شخصیتی در عین مناسب بودن از انسجام لازم برخوردار نیست،اسکیزوفرنی در این اثر به چشم می‌خورد و سیاره ترالفامادور مکانیست که بیلی حضور در آن را به حضور در اردوگاه‌های مرگ و شهر درسدن ترجیح می‌دهد.معجزه کوچک «سلاخ خانه شماره پنج» تیزهوشی ونه گات در نوشتن از بازماندگان جنگ و از موضع آن‌هاست،اما.......

 

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 


۰۰-۳-۰۱ ۰ ۸۸۰

۰۰-۳-۰۱ ۰ ۸۸۰


بیداری فمنیستی یا غیاب فرم؟(نگاهی به رمان بیداری کیت شوپن)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه بیست و سوم فروردین ماه هزار و چهارصد خورشیدی
نگاهی به رمان بیداری کیت شوپن
نویسنده:هارولدبلوم
مترجم:فرزام کریمی

 

 

به‌زعم هارولد بلوم آثار کیت شوپن را می‌توان به دودسته رمان‌ها و داستان‌های کوتاهش طبقه‌بندی کرد.آثار وی به لحاظ کیفی با یکدیگر متفاوت هستند و می‌توان رمان بیداری وی را رمانی اعجاب‌انگیز و درعین‌حال قدرتمند دانست.این رمان جایگاه او را در میان منتقدان فمنیست مبدل به جایگاهی برجسته و ممتاز کرد، اما به اعتقاد بلوم ضعف‌هایی در این رمان به چشم می‌خورد که به هر نحوی قصد دارد تا خود را فمنیستی جلوه دهد. باوجود کنایه‌ها و استعاراتی که در این رمان رویت میشود و نحوه نگارش والت ویتمنی نویسنده هنوز هم می‌توان کیت شوپن را بزرگ‌ترین نویسنده آمریکایی دانست،هرچند ایراداتی در فرم کار شوپن به چشم می‌خورد.به‌واقع شوپن را در نحوه بیان روایت دارای ایراداتی می‌بینم و عدم شناخت وی نسبت به سبک نوشتاری‌اش در نوع نگارشش مشهود است.نوع روایت‌های او.....

 

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir


۰۰-۳-۰۱ ۰ ۸۷۸

۰۰-۳-۰۱ ۰ ۸۷۸


ازجنبش رمانتیک تا نظریات انتقادی(نگاهی به کارنامه ی کاری هاوارد آبرامز)

روزنامه ستاره صبح
دوشنبه چهارم اسفند ماه نود و نه خورشیدی
نگاهی به کارنامه ی کاری هاواردآبرامز
مترجم:فرزام کریمی

 

 

هاوارد آبرامز منتقد ادبی بود که به علت بررسی‌های خلاقانه‌اش پیرامون دوره رمانتیک ادبیات انگلیسی شهرت داشته و دارد و به‌زعم بسیارانی پژوهش‌ها و بررسی‌های وی سبب ایجاد تغییرات اساسی در این زمینه شده است.یکی دیگر از اقدامات تحسین‌برانگیزآبرامز کمک به تبدیل مجموعه آثار ادبی نورتون به متن‌های آموزشی استاندارد برای مقطع کارشناسی دانشگاه‌های ایالات‌متحده آمریکا بود که در تعیین سلیقه و معیارهای ادبی دانشجویان نقش به سزایی داشت. او در سال هزار و نهصد و سی برای تحصیل در مقطع کارشناسی به دانشگاه هاروارد راه یافت.آبرامز پس از دریافت مدرک کارشناسی خود در سال هزار و نهصد و سی و چهار توانست بورسیه کالج ماژلان درکمبریج را کسب کند.وی در سال هزار و نهصد و چهل و پنج به‌عنوان استاد دانشگاه شروع به تدریس در دانشگاه کرنل نمود. ازجمله شاگردان وی می‌توان به منتقدین ادبی نظیر «هارولدبلوم»،.....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 


۰۰-۲-۳۱ ۰ ۸۴۸

۰۰-۲-۳۱ ۰ ۸۴۸


ادموند ویلسون منتقدی که باید از نو شناخت (نگاهی به کارنامه ی کاری ادموند ویلسون)

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه بیست و هفتم بهمن ماه نود و نه

نگاهی به کارنامه ی کاری ادموند ویلسون

مترجم:فرزام کریمی

 

ادموند ویلسون، نویسنده و منتقد ادبی، زاده هشتم می 1895 در نیوجرسی بود. او از نویسندگان و منتقدین سرشناس آمریکایی به شمار می‌رفت که در طول عمرش اتکای ویژه‌ای به مضامین فرویدی و مارکسیستی داشت. وی بر نویسندگان بسیاری ازجمله اسکات فیتزجرالد تأثیرگذار بود. ادموند در دانشگاه پرینستون تحصیل کرد و پس‌ازآنکه به‌عنوان خبرنگار در روزنامه‌ای در نیویورک مشغول به کار شد، با سنگین‌تر شدن بار تجربیاتش در منصب‌های دیگر به‌عنوان کمک ویراستار و سر ویراستار هم فعالیت کرد. ویلسون پس‌ازاین تجربیات به‌عنوان منتقد کتاب در مجله «نیویورکر» (1944-1948) مشغول به کار شد. اولین اثرش درزمینه نقد، بازنگری در باب نمادگرایی بود. در این کتاب به‌نقد و تمجید از نویسندگانی همچون ویلیام باتلر ییتس، پل والری، تی.اس.الیوت، مارسل پروست، جیمز جویس و گرترود استاین پرداخت و دلیل اصلی این تمجید توجه نویسندگان مذکور به امر زیبایی‌شناسی در آثارشان بود. اثر برجسته بعدی وی پژوهشی تاریخی در باب متفکرانی بود که......

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir


۹۹-۱۱-۲۸ ۰ ۱۰۵۰

۹۹-۱۱-۲۸ ۰ ۱۰۵۰


گتسبی هنوز زنده است(نگاهی به رمان گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد)

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه بیستم بهمن ماه نود و نه

نگاهی به گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتزجرالد

نویسنده:هارولد بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

«لیونل تریلینگ» جزو معدود منتقدانی بود که به‌درستی پیش‌بینی کرد که اهمیت رمان «گتسبی بزرگ» درگذر زمان مشخص خواهد شد، کما اینکه تریلینگ انتقاداتی را به فرم اثر هم وارد کرده بود. به‌واقع تریلینگ زیبایی ظاهری این رمان را یکی از دلایل اصلی توجه به آن می‌دانست! اگر می‌توانستیم نام دیگری را بر روی این کتاب بگذاریم بی‌شک نام اسطوره‌های آمریکایی لایقش بود، چراکه سرتاسر این کتاب پر از نشانه‌هایی است که برای مخاطب حائز اهمیت است. «فیتزجرالد» با گتسبی بزرگ ره صدساله را یک‌شبه طی کرد و جایگاه خویش را هم‌تراز «همینگوی» ساخت.گتسبی بزرگ را می‌توان رمانی غنایی دانست که حتی به امر موسیقی و شعر توجه ویژه‌ای دارد، زیرا این رمان درزمانی نوشته‌شده که فیتزجرالد خود از آن به‌عنوان عصر موسیقی جاز یاد می‌کند. به‌زعم نگارنده (بلوم) این رمان تنها چند رقیب در دوران خویش دارد که بی‌شک می‌توان از آثار «فاکنر», «همینگوی» و «کاتر» به‌عنوان جدی‌ترین رقبایش یادکرد. آنچه در این اثر بارز است.....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir


۹۹-۱۱-۲۸ ۰ ۸۹۹

۹۹-۱۱-۲۸ ۰ ۸۹۹


بررسی ارتباط میان متن و مولف(نگاهی به رمان دن کیشوت از منظر چند صاحب نظر)

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه بیست و دوم دی ماه نود و نه

نگاهی به رمان به رنگ ارغوانی آلیس واکر

نویسنده:هارولد بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی



Promoted by Farzamkarimi

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه بیست و نهم  دی ماه نود و نه

نگاهی به رمان دن کیشوت از منظر چند صاحب نظر

مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

میلان کوندرا، نویسنده سرشناس اهل چک پیش‌ازاین عنوان کرده بود که سروانتس با نوشتن کتاب «دون کیشوت» پرده‌های رمان را درید، اما به‌زعم هارولد بلوم، استاد دانشگاه یل نیویورک، سروانتس در ادبیات اسپانیا، گوته در ادبیات آلمان، شکسپیر در ادبیات انگلستان، دانته در ادبیات ایتالیا، نمایانگر شکوه یک فرهنگ هستند. نکته قابل‌توجه اینکه در ادبیات فرانسه تنها یک شخص نمی‌تواند نمایانگر این شکوه باشد، بلکه ادبیات فرانسه تمرین دسته‌جمعی شارل بودلر، فرانسوا رابله، مولیر ژان راسین، ویکتور هوگو، استاندال، فلوبر، پروست و بالزاک برای نمایان کردن شکوه فرانسه است. بلوم معتقد است سروانتس شاهکاری در هزاره گذشته محسوب می‌شود و او از جهاتی سروانتس و شکسپیر را هم قامت یکدیگر می‌داند و آن‌ها را این‌گونه توصیف می‌کند: «وقتی شکسپیر می‌خوانیم این آموزه را فرامی‌گیریم که چگونه با خودمان صحبت کنیم، اما سروانتس به ما می‌آموزد که چگونه با یکدیگر صحبت کنیم.....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

Promoted by Farzamkarimi
ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

Promoted by Farzamkarimi

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه بیست و دوم دی ماه نود و نه

نگاهی به رمان به رنگ ارغوانی آلیس واکر

نویسنده:هارولد بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی



Promoted by Farzamkarimi

۹۹-۱۱-۲۸ ۰ ۹۱۵

۹۹-۱۱-۲۸ ۰ ۹۱۵


آلیس واکر,نویسنده ای که باید از نو شناخت(نگاهی به رمان به رنگ ارغوانی آلیس واکر)

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه بیست و دوم دی ماه نود و نه

نگاهی به رمان به رنگ ارغوانی آلیس واکر

نویسنده:هارولد بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

زمان آن فرارسیده است که پیرمردی همچون من در قامت منتقدبحث‌وجدل را کنار بگذارد ولنگ‌لنگان از میدان جنگ خارج شودوزخم‌هایش را در قلبش نگاه دارد،چراکه ترجیح می‌دهم برروی مواضع خویش ایستادگی کنم.«آلیس واکر» و تمام منتقدان متحد وی تمایل دارند که روابط میان زنان نویسنده سیاه‌پوست و درعین‌حال فمنیست را ایده آل جلوه دهند.ایدئولوژی فمنیستی در سطوح آکادمیک، رقابت ارزشمندی است و باعث ایجاد خلاقیت می‌شود.واکر دراثر معروفش با نام «به رنگ ارغوانی» بسیار از«زورا نیل هرستون» تأثیر می‌گیرد وخود نیز بر این امر تأکید دارد که شاید از جهاتی تلخ و زننده به نظر برسد،اما به‌واسطه‌ی نگاهی دقیق به هر دو اثر«به رنگ ارغوانی» از آلیس واکر و«چشم به خدا دوخته» اثر زورا نیل هرستون می‌توان به درک این تأثیر رسید.ناب‌ترین توصیف واکر....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir


۹۹-۱۰-۲۸ ۰ ۱۰۷۷

۹۹-۱۰-۲۸ ۰ ۱۰۷۷


تضاد عشق و نفرت در تراژدی رومئو و ژولیت(نگاهی به رومئو و ژولیت شکسپیر)

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه پانزدهم دی ماه نود و نه

نگاهی به رومئو و ژولیت شکسپیر

نویسنده:هارولد بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

«رومئو و ژولیت» به تعبیر «هارولد بلوم» نخستین تلاش عمیق «شکسپیر» برای خلق تراژدی است.از نگاه او عشق میان آن‌ها والا و ستودنی است و به همان اندازه شخصیت رومئو،ژولیت و مرکوتیو در نوع خود حائز اهمیت است.به عبارتی رومئو و ژولیت نخستین قیام شکسپیر درحمایت از یک ساختارشکنی درونی به‌مثابه یک تغییر اساسی است.او این دو شخصیت را با توجه به ویژگی‌های ذاتی‌شان ازجمله خودشنوایی (زمانی که عشق به مرحله شیدایی می‌رسد عاشق و معشوق تنها صدای یکدیگر را می‌شنوند) وخودخواهی (تمایل عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر که در مرحله افراط به‌نوعی خودخواهی بدل می‌شود)،به‌عنوان نماد تغییر برمی‌شماردوازسویی ژولیت را ملکه فاتح این نبرد نابرابر می‌داند.به تعبیر بلوم، ژولیت ومرکوتیو ازجمله شخصیت‌هایی هستند که باعث به‌یک‌باره ظاهر شدن نبوغ بی‌مثال شکسپیر شدند.خردورزی و هوشمندی شکسپیر را می‌توان در.....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:

www.setaresobh.ir

 

 

روزنامه ستاره صبح

دوشنبه هشتم دی ماه نود و نه

پیدا و پنهان پروپاگاندا و نااطلاعات در رسانه ها

نویسنده:ژنت آلتویس

مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

تعدد اخبار جعلی در جوامع دموکراتیک مبدل به چالشی جدی شده است. در این مطلب در تلاش هستیم تا به درک و شناختی مناسب از آسیب‌پذیری رسانه‌ها دست یابیم و با پدیده‌ای به نام اخبار جعلی و جایگزینی آن به‌جای حقیقت و پیامدهای آن آشنا شویم. لازم است تاریخچه مختصری را در باب اخبار جعلی بدانیم؛ در سال 1674 میلادی چارلز دوم با صدور اعلامیه‌ای جلوی انتشار اخبار جعلی و مجرمانه ایالتی و حکومتی را گرفت. پیش از جنگ داخلی انگلستان اخبار به‌شدت زیر تیغ سانسور قرارگرفته بودند و از اواخر سال 1630 میلادی مطبوعات و افکار عمومی با سانسور و یا دستبرد خبری مواجه بودند، چراکه در آن زمان مطبوعات به میدان جنگ ایدئولوژیک مبدل شده بودند! بر این اساس نمایندگان پارلمان و سیاسیون برای پیشی گرفتن از یکدیگر، جنگ را به عرصه مطبوعات کشانده بودند و....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه ستاره صبح)بخوانید:



Promoted by Farzamkarimi

۹۹-۱۰-۲۸ ۰ ۹۰۳

۹۹-۱۰-۲۸ ۰ ۹۰۳


همسویی تفکرات شعاری جامعه ایرانی با افکار نرودا(مصاحبه ای پیرامون مجموعه مرگ بر نرودا)

خبرگزاری ایبنا

چهارشنبه 22 مردادماه 1399

همسویی تفکرات شعاری جامعه ایرانی با افکار نرودا

مصاحبه با فرزام کریمی

 

فرزام کریمی، مترجم کتاب«مرگ بر نرودا» می‌گوید: کریمی درباره علت انتخاب عنوان مانیفست ضد شعر برای این کتاب گفت: انتخاب این اسم دو دلیل دارد ابتدا اشاره به مانیفست نیکانورپارا تحت عنوان ضد شعر است که این رویکرد به دنبال آن بود که در شعر از جهان اوهام و تخیل فاصله بگیرد و همین تکنیک او بعدها در آثار نسل بیت و همین‌طور تا حدودی بر روی نسل کلوب بیست و هفت تاثیرگذار بود، به گونه‌ای که شخصی نظیر هارولد بلوم در باب او می‌گوید که نمی‌توان تاثیر نیکانور پارا را بر ادبیات آمریکای جنوبی و ادبیات جهان نادیده گرفت و شخصی نظیر آلن کینزبرگ  که از برجسته‌ترین اشخاص نسل بیت به شمار می‌رفت....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(خبرگزاری ایبنا)مطالعه بفرمایید:

https://b2n.ir/815604


۹۹-۶-۰۵ ۰ ۹۶۵

۹۹-۶-۰۵ ۰ ۹۶۵


نابغه ای که کودن نامیده می شد(نگاهی به رویا اثر امیل زولا)

روزنامه توسعه ایرانی
شنبه دهم خرداد نود و نه
نابغه ای که کودن نامیده می شد(نگاهی به رویا اثر امیل زولا)
مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

منتقدان در باب امیل زولا گفته‌اند که همیشه باید با سوءظن نسبت به آن‌ها که زولا را تحسین می‌کنند،نگریست,از نظر منتقدان سبک و سیاق ناتورالیسم امیل زولا متکی به باورهای علمی و متدهای جامعه‌شناسی بوده است.اگر به تطور آثار او بنگرید به خوبی متوجه خواهید شد که باورها و اعتقادات او در تمام رمان‌هایش مدام در حال تغییر است. استقبال زیادی از «روگن ماکار» او شد، اما به مذاق منتقدان انگلیسی خوش نیامد، زیرا آن‌ها ریتم این اثر را کند می‌خواندند و عده‌ای از منتقدان دلیل این امر را در ترجمه‌هایی می‌دانستند که از این اثر به زبان انگلیسی صورت گرفته بود و ترجمه‌ها را نامطلوب می‌شماردند,اسکار وایلد در اظهار نظری در ارتباط با امیل زولا عنوان کرده بود:

«زولا مصمم است که نشان دهد یک نابغه نیست،اما حداقل می‌تواند یک کودن کسل‌کننده به نظر برسد»

شاید زولا به تعبیر هموطن خود ژرژباتای هنوز یاد نگرفته بود که برای گریز از کسل‌کنندگی باید به شر متوسل شود,به تعبیر باتای.....


ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه توسعه ایرانی)بخوانید:
https://b2n.ir/264433


۹۹-۳-۱۰ ۰ ۱۲۴۵

۹۹-۳-۱۰ ۰ ۱۲۴۵


چرا بایدهمچنان داستایفسکی بخوانیم؟(نگاهی به آرا و عقاید و آثار نویسنده شهیر قرن نوزدهم)

روزنامه توسعه ایرانی
شنبه سیزدهم اردیبهشت ماه نود و نه

نگاهی به آرا و عقاید و آثار فیودور داستایفسکی بر مبنای نظریات ناباکوف و بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی


اگر نگاهی به مجموعه نقدهای هارولدبلوم در باب داستایفسکی بیندازیم او در مجموعه نقدهای مدرنش در مورد جنایات و مکافات در باب داستایفسکی اینگونه مینویسد:
اگر بخواهیم منطقی به اصل داستان بنگریم باید اینگونه گفت که از قضا جنایات و مکافات از لحاظ بهره گیری از فضای آخر الزمانی بسیار از دوز کمتری نسبت به برادران کارامازوف برخوردارست,آنگونه که برادران کارامازوف آخرالزمانیست, جنایات و مکافات نیست,اصول داستایفسکی تراژدی بزرگیست که آنچنان مهم نیست یا به عبارتی دیگر او راسکول نیکف قدرتمندیست که با بازنمایی اراده خویش با قدرت به شیطنت هم میپردازد, اگر بخواهیم با نگاهی دیگر به داستایفسکی بنگریم باید اینگونه گفت که او مدام از جهنمی به جهنم دیگر پرتاب میشود برای نوشتن رمانی بزرگ مخاطب مدام باید در کابوس دست و پا بزند که این همان دستاورد بزرگ داستایفسکی است, راسکول نیکف جنایات و مکافات او هرگز توبه نمیکند و دچار تغییر نمیشود حتی ناامیدی راسکول نیکف او را به سوی خلسه ای عمیق سوق نمیدهد بلکه او به نقض تمام مرزهای خود رسیده است او آنچه را که توانسته و مرزهای آنچه را که خواسته در هم شکسته و میشکند اما به راستی هیچگاه خودش را نشکسته است چرا که از لحاظ روانشناختی او به شناخت خود رسیده است هر چند که لحظه به لحظه بیشتر در پرتگاه نهیلیستی در حال غرق شدن است اما از سویی نوعی آزادی عرفانی محسوس که خود را فراتر از هر انسانی میپندارد در ذات او به چشم میخورد, جنایات و مکافات داستایفسکی فراتر از ستایش و حتی فراتر از محبت است, داستایفسکی ما را با قتل های راسکول نیکف به بینشی نیچه ای هدایت میکند جایی که نیچه بیان میکند که درد میتواند منجر به خلق حافظه شود پس درد نوعی معنا تلقی میشود و معنا نوعی از درد است, دیدگاه نهیلیستی عنصر جدایی ناپذیر از آثار داستایفسکی است اما ابن نکته را هم باید لحاظ کرد که همین روایت نهیلیستی منجر به ایجاد پارادوکس هایی در آثار او شده است او به واقع از ما میخواهد تا برای تجربه لذت های عمیق تر زندگی, لذت های ساده را کنار بگذاریم و او قصد دارد تا بگوید که ما درد را میپذیریم و در راستای بیان این موضوع حتی از مرزهای زیبایی شناسی فراتر میرود هر چند که.....

 

برای خواندن ادامه مطلب میتوانید به لینک زیر(وبسایت روزنامه توسعه ایرانی)مراجعه کنید:

https://b2n.ir/002651


۹۹-۲-۱۴ ۰ ۱۱۸۰

۹۹-۲-۱۴ ۰ ۱۱۸۰


شاعری که بیهوده شعار می داد(نگاهی کوتاه به ارنستو کاردیناله)

خبرگزاری ایران آرت

شنبه 17 اسفندماه 98

مترجم,منتقد: فرزام کریمی

 

ارنستو کاردیناله جهان را بدرود گفت اما آنچه از او به جا مانده اشعار و تفکراتش بوده که قصد نگارنده مطرح کردن و به چالش کشیدن آن می‌باشد. او معتقد بود که شعر می‌تواند جهان بهتری را بسازد، آیا این به مثابه یک رویاست یا حقیقت؟جهانی که از هر سو جنگ،ویرانی و مهاجرت را تجربه می‌کند شعر و شاعری چه زمانی به کمکش آمده است؟ کدام شعر، دیکتاتوری را آرام ساخته و توانسته از میزان کشتار،مهاجرت و فقر و ویرانی کم کند؟ ارنستو معتقد بود شعر باید به مردم نزدیک باشد بدین ترتیب اگر با رویکرد معناگرایانه به اصل حرف بنگریم پس شعر مدرن که انواع شاخصه‌های طبیعت گرایانه، سمبولیسم ،بازگشت به درون و حتی به شعر به عنوان آزمایشگاه زبان می‌نگریسته, نمی‌توانسته با مردم ارتباط برقرار کند؟ اما سیگار برگ بر گوشه لب نشاندن و نالیدن‌های بیهوده از جهانی که هرگز آن را تجربه نخواهیم کرد به مثابه حقیقت به شمار می‌رود؟

ایشان در اواخر عمرشان مدعی بودند که به دلیل یکنواخت شدن شعر در زبان اسپانیایی چیز جدیدی برای کشف و معرفی به مردم وجود ندارد,پس اگر با این حساب بنگریم پس نقش نیکانور پارا که صدها برابر بیش تر از او به ادبیات جهان خدمت کرد را باید انکار کنیم چرا که نظیر دوست سالوادور آلنده دیکتاتور یعنی نرودا شعار دادن را خوب بلد نبود,چرا که به شعور پایبند بود نه شعار و در مرام امثال کاردیناله خوب شعار دادن از ستون‌های شعری او و اکثر مست و ملنگهای شاعر نام به شمار می‌رفت اما نیکانور پارا اسپانیایی زبان به تعبیر هارولد بلوم چون با جهانی که در آن به جای تخیل از زبان مستقیم و کلیشه‌ها بهره می‌جست و در مقام مخالف خوانی بزرگ به این بازی بیهوده پایان می‌دهد و نفس شعر تخیل گرا را باطل اعلام می‌کند در نزد شعارگرایان منفورست اما شعورگرایان همواره جایگاه او را در قله های ادبیات آمریکای جنوبی و جهان محفوظ می‌دانند،کما اینکه اگر به تز فرویدی اضطراب تاثیر هارولد بلوم بنگریم به خوبی پی میبریم که شعر تلاشی از جانب شاعر برای قتل پدر است چرا که شاعر مدام یا در اضطراب ناشی از رهایی به سر میبرد و یا در کابوس ناشی از اخته شدن دست و پا می‌زند، اگر به مضمون پدرکشی....

 

ادامه مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(ایران آرت)مطالعه بفرمایید

https://b2n.ir/910229


۹۸-۱۲-۱۷ ۰ ۱۰۷۶

۹۸-۱۲-۱۷ ۰ ۱۰۷۶


عصیان شهر خاموش(نگاهی به زندگی و آثار هارولد بلوم)

روزنامه آرمان ملی

پنجشنبه 28 آبان ماه 1398

مترجم,منتقد:فرزام کریمی

 

هارولد بلوم عصیانگری بود که تازیانه به دست ,مجرمان این شهر را تازیانه باران میکرد, ذات نقد همینست,تند,خشن و تلخ ,او در شهر کورها چشمانش را بر فجایع نبست و مجرمان شهر را که همان ادیبان بودند یکی یکی از لب تیغ گذراند, وظیفه اش را که  گزیدن برای بیدارماندن اذهان بود را به درستی انجام داد و سپس بارهستی را بست و با مرگش زندگی را به ریشخند گرفت, مرگ بزرگتر از او نبوده و نیست و به تغبیر کوندرا آنچنان هم امری صعب به شمار نمیرود که بخواهی برایش مدیحه ها بسرایی و برای ماندن هزاران یقه پاره کنی و به هر بهانه ای قصد ماندن داشته باشی, گاهی تمام آنچه را که خواسته ای به پایان رسانده ای پس بهترست سریعتر کوله بارت را جمع کنی و ترشحات لزج هستی را مانند آب دهان تف کنی و به این عذاب هیچ, ماندن هر چه سریعتر خاتمه دهی همانند هارولد بلوم همواره از تنزل استانداردهای ادبی افسوس می‌خورد اما توانسته بود خود را به جایگاه ویژه‌ای در میان بزرگترین منتقدان ادبی  جهان برساند. او همچنین به جمع نامزدهای نهایی جایزه ملی کتاب آمریکا راه یافته بود و یکی از اعضای فرهنگستان هنر و ادب آمریکا بود.

بزرگترین میراث به‌جامانده از «بلوم» که مطمئنا سال‌ها نیز باقی خواهد ماند نظریه نفوذ و نظریه اضطراب تاثیرست که بر اساس آن معتقد بود هنرمندان و نویسندگان،  بزرگان ادبی پیش از خود را انکار می‌کنند درحالی که در آثارشان تحت تاثیر آن‌ها قرار دارند او به فمنییسم تاریخ گرایی مارکسیستی و نو تاریخ گرایی هم حمله ور شد او نظریه ادبی خود را در کتاب اضطراب تاثیر به درستی بسط و تشریح میکند و به کسانی که با نگاه تاریخی به دنبال  تاثیر سیاست و اجتماع و اقتصاد در ادبیات میگردند به درسای میتازد او از پیروان رمانتیسیسم به شمار میرفت و به درستی تشخیص داد که هیچ آنارش و اعتراضی در جهان هستی عمیق تر و پر رنگ تر از عشق نیست بلوم در باب شخصیتهای مختلف جهان ادبیات  قدم زد و در این راه تو تئوری او تحت عنوانهای تئوری نفوذ و اضطراب تاصیر نه تنها تحسین همگان را برانگیخت بلکه جهان جدیدی را رقم زد  او در کتاب نبوغ تعریفی که از نبوغ ارائه می‌دهد تعریفی نیست که به زبان ماتریالیسم خاتمه یابد.او نبوغ در عصر کنونی را، که زیر سلطه‌ی ایدئولوژی‌های متاثر از  سرمایه‌داری و ماتریالیسم  است به کلی کنار میگذارد. او از زبان امرسون آمریکایی نبوغ را خداوند درونی یا همان نفس متکی به خویشتن می‌نامد، نفسی که ساخته  و پرداخته تاریخ، اجتماع و سیاست نیست بلکه ذاتی و اهلی شخص است.  اشخاص نابغه، فرد درونی و خدای درونی خویش را در مبدأ حیات می‌جویند و و به واقعیت تبدیل می‌نمایند. به زعم بلوم این همان کاریست که شکسپیر، نابغه‌ی تمام دوران‌ها، انجام می‌دهد و همینطور دانته، جویس، پروست، کافکا، رمبو و دیگر نوابغ و اگر همین عامل نبوغ را در پیشنیان به ثبات برسانیم میبینیم که بلوم چگونه همین عامل را در اضطراب تاثیر گسترش میدهد اضطراب تاثیری که به نوعی تئوری شعر محسوب میگردد و به این نکته اصیل میرسد که هر معاصر در پی انکار پیشینیان خود برای پر رنگ جلوه دادن اثر خود میباشد نشانه هایی از عقده ادیپ مطرح شده از سوی فروید را می‌توان در نظریه اضطراب تاثیر جستجو کرد. این را بلوم کتمان نمی‌کند. او ستیز ادیپ با پدر را تا حد قتل در شعر می‌بیند. در دیدگاه او پویایی شعر از آن ستیز ریشه می‌گیرد و شاعر قوی شاعری است که ستیز را تا بیشترین حد خود پیش می‌برد و در بستر اضطراب خود را در بیشترین فاصله از پیشینیان خود نشان می‌دهد. این نکته، تأکید بر نقش اضطراب و ستیز در شعر و بطور کلی تر در اثر ادبی جایگاهی مهم به بلوم در نقدر ادبی داده است. و اگر همین امر را بخواهیم در شعر معاصر ایران مورد بررسی قرار دهیم باید صراحتا به این نکته  اشاره کرد که این همه غزلسرا و رباعی سرا و قصیده سرا که هیچ فاصله ای از پیشنیان خود ندارد و تنها به یک بستر پوسیده شاخ و دم میدهند دقیقا به دنبال چه میگردند؟ وقتی زبان شعر شما و آنچه که مایحتوای شعر شماست را پیشنیان از شما بهتر و عمیقتر بیان نموده اند و حال شما در پی کدام ناگفته گفته شده میگردید؟مگر اینکه خود را به کوچه علی چپ زده اید و از دیدگاه بلوم همین امر نکته اصیلیست که این معاصرین پرمدعا باید به آن دست یابند و این همان اضطراب تاثیریست که بلوم در اثر خود به شرح و تفسیر ان نیز میپردازد او «شکسپیر»، «ساموئل جانسون» و «والتر پاتر» منتقد قرن نوزدهم میلادی را صراحتا قهرمانان ادبی خود می‌خواند و در کتاب «آثار برجسته غربی» که در سال ۱۹۹۴ منتشر کرد از ۲۶ نویسنده تاثیرگذار در ادبیات غرب نام برده که چهره‌هایی چون «دانته»، «ساموئل بکت»، «فیلیپ راث»، «توماس پینچن» و «دان دلیلو» در میان آن‌ها هستند و البته «ویلیام شکسپیر» در مرکز این نویسندگان قرار دارد.این منتقد ادبی نویسندگان زن چون «ویرجینیا وولف»، «جین آستن»، «جورج الیوت»، «امیلی دیکنسون»، «تونی موریسون»، «مایا آنجلو» و «ایمی تن» را نیز همواره تحسین می‌کرد از سویی یکی دیگر از نکاتی که در آثار او به چشم میخورد روانشناسی پررنگ متنهای اوست بلوم انتهای ساختارگراییست و در دوره‌ی پساساختارگرایی پیش از فرکلاف و بعد از کریستوا و ژونت قرار می‌گیرد.آن چیزی که بینامتنیت بلوم را متمایز می‌کند نوع نقد اوست که ارتباطی میان بینامتنیت و روانشناسی ایجاد نموده  است روانشناسی که بر روی  روان مولف کار میکند و این دو مبحث را به یکدیگر نزدیک میکند البته ما تجربه‌ی مطالعات روان‌شناختی در متن را با اشخاصی مانند شارل مورون داشته ایم و صد البته دوران ساختارگرایی تعهد به متن را نیز در شالوده خود دارد و از سمت و سویی جامعه شناسی متن هم به وضوح در آن دیده میشود بلوم به عنوان منتقدی کلاسیک پیرو رمانتیسیسم  کاری را که از پیش میبرد نه تنها آشتی دادن متن با روانشناسیست بلکه استفاده از روانشناسی در تحلیل های بینامتنیست و همین امر سبب میشود تا بحث نبوغ را پیش بکشد و طرفدار منتقدان چپ باشد و دلشیفته  رمانتیسیسم, چرا که نبوغ و خلاقیت در همین دوره شکل میگیرد, بلوم ازاین‌جهت شبیه نورتوپ فرای و هاوارد آبراهامز است؛  به زعم بلوم حتی در شعر پسر زیر سایه پدرست و این  قرارگیری پسر در زیر سایه پدر اضطرابی را به لحاظ روانشناختی در پسر ایجاد میکند که منجر به تکرار پدر میشودو از این دریچه نه اصالت دارد نه خلاقیت و کالای درجه چندمی محسوب میشود و از نگاهی دیگر اگر غیر از این باشد, واقعیتی در کار نیست و صراحت  بیان این امر بر متفاوت بودن بلوم میفزاید, او کل معاصریت را لگد مال میکند و گفتن این نکته شهامتی را میطلبید که بلوم  به خوبی آن را معنا کرد و ذهن محدود بشری را با نکات سنجیده ای درگیر کرد و خود همین نکات به تخریب بنایی در آینده منجر شد که ذهن را به سمت عقلانیت و نه در شعر (رویا) غوطه ور بودن هدایت کرد, بنابراین از او نمیتوان به سادگی گذشت  و با اکتفا به همین نکات پرونده او را بسته دانست او ترکیبی از چرایی های مکتب سوشیولوژی فرانسه و مکتب فرانکفورت را ادامه داد و بشر را با این سوال مجددا مواجه ساخت که رویا ساختن و در سیلاب رویا شناور بودن تا به کی؟ شعر سرائیدن تا به کی؟ شاید او میبایست به این سخن راسل توجه ویژه ای مینمود که تا بشر هست, جهل و حماقت ادامه دارد, بشر به علت جهل پنهانش طبیعتا تمایل دارد در لایه های حمق آلود افکارش زیست کند, برای او هیچ کاری نکردن بهتر از انجام حرکتی ولو ساده است, برای بشر نفس انجام عمل دردناک است, اما در رویا و شعار غوطه وربودن آرمانشهریست که از بودن احمقانه در آن لذت میبرد, بنابراین بلوم برای مردمان شهر خاموش حکم تلنگری داشت که با عصیانش قصد بیداری این جماعت خفته را کرده بود و  در مورد میزان موفقیت و تاثیرگذاری او  آیندگان  خواهند گفت و نوشت که تا چه میزان اندیشه ها و نوع حرکتش توانسته بر اندیشه های نسل خود و نسلهای بعد از خودش تاثیرگذار باشد.

 

 


۹۸-۹-۰۲ ۰ ۱۳۴۹

۹۸-۹-۰۲ ۰ ۱۳۴۹



نویسندگان