تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
این سایت صرفا جهت اطلاع رسانی پیرامون ترجمه ها و تالیف هایم میباشد.


۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستایوفسکی» ثبت شده است
هارولد بلوم و تحلیل کافکا

روزنامه آرمان ملی
یکشنبه بیست و پنجم دی ماه هزار و چهارصد و یک خورشیدی
هارولد بلوم و تحلیل کافکا


وی علی‌رغم آنکه شکسپیر را خالق بشر می‌دانست دایرة کلاسیک نویسی‌اش را محدود به شکسپیر نکرد و بر روی آثار سایر کلاسیک‌ها نظیر دانته,سوفوکلس,چاسر,سروانتس و... هم تجزیه‌وتحلیل‌های جامعی را ارائه داده است, وی بر روی آثار اکثریت نویسندگان و شاعران معاصر هم با همکاری سایر اساتید دانشگاه های اروپا و آمریکا هم نقدها و تجزیه‌وتحلیل‌های جامعی را ارائه داده و آنها را در قالب کتاب منتشر کرده است,رالف والدو امرسون،جوزف کنراد,ویلیام فاکنر,ارنست همینگوی,داستایوسکی,تولستوی,تونی موریسون,جیمز بالدوین,آلیس واکر,کیت شوپن,چارلز دیکنز ,امیلی برونته,جین آستن,رابرت فراست,توماس الیوت,هرمان هسه,میلان کوندرا  و.... تنها تعداد کمی از اسامی هستند که در کارنامه ی سترگ وی به چشم میخورند.کما اینکه...



ادامه‌ی‌مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(وبسایت روزنامه آرمان ملی)بخوانید:
www.armanmeli.ir


۰۳-۳-۰۳ ۰ ۲۳۷

۰۳-۳-۰۳ ۰ ۲۳۷


فریاد مشترک داستایوسکی و تولستوی:به خود آیید!

روزنامه سازندگی
شنبه هفدهم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و یک خورشیدی
فریاد مشترک داستایوسکی و تولستوی:به خود آیید!
(چگونه باید در طول جنگ روسیه و اوکراین داستایوسکی و تولستوی را خواند؟)
نویسنده:آنی کوکوبوبو
مترجم:فرزام کریمی



داستایوسکی زمانی که پی برد ایوان تورگنیف نویسنده‌ی روس در جریان اعدام یک مرد در لحظه‌ی آخر چشم از صحنه برداشته موضع خویش را در اینباره روشن کرد: انسانی که روی زمین زندگی می‌کند،حق ندارد از آنچه که رخ میدهد چشم پوشی کند و آن را نادیده بگیرد،در این باره الزامات اخلاقیِ متعالی‌ وجود دارد.زمانی که خرابه‌های یک سالن نمایش در ماریوپول را می‌بینم یا شنونده ی شرح گرسنگی مردم این شهر در نتیجه ی حملات هوایی روس‌ها هستم در این اندیشه غرق میشوم که داستایوسکی(وی در رمان برادران کارامازوف (۱۸۸۰) به طور خاص نگاه نافذِ اخلاقیِ خویش را بر روی موضوع رنج کودکان متمرکز کرده است)اگر می‌دانست که ارتش روسیه سالن نمایشی را که پناهگاه کودکان است،بمباران می‌کند چه میگفت؟واژه ی «کودکان» با حروفی بزرگ در حیاط بیرونی این سالن نمایش نوشته شده بود تا از آسمان قابل رویت باشد.تردیدی در این مورد که چه کسی در آنجا پناه گرفته بود وجود نداشته است.ایوان کارامازوف، قهرمان اصلی براداران کارامازوف،بیش از آنکه سرگرم پذیرش مسیحیت یا عفو و آشتی باشد به مواجهه ی اخلاقی می‌اندیشد.ایوان در گفتگوهایش مدام از کودکان آسیب‌دیده سخن میگوید و دیگر شخصیت‌های داستان را به اقرار درباره ی شرارت‌های موجود دعوت می‌کند,وی با پافشاری بر مواضع خویش خواهان مجازات خاطیان است.بی‌تردید گلوله‌باران عمدیِ کودکان در ماریوپول موضوعی نیست که داستایوسکی یارای چشم پوشی از آن را میداشت آیا اگر وی می‌دید که شهروندان بی‌گناه (مرد و زن و کودک) در خیابان‌های بوچا روی زمین افتاده‌اند هرگز می‌توانست از اخلاقیات روسی دفاع کند؟با این حال......

ادامه‌ی‌مطلب را میتوانید از طریق لینک زیر(جار)بخوانید:
www.jaaar.com


۰۳-۳-۰۳ ۰ ۲۱۲

۰۳-۳-۰۳ ۰ ۲۱۲


چرا بایدهمچنان داستایفسکی بخوانیم؟(نگاهی به آرا و عقاید و آثار نویسنده شهیر قرن نوزدهم)

روزنامه توسعه ایرانی
شنبه سیزدهم اردیبهشت ماه نود و نه

نگاهی به آرا و عقاید و آثار فیودور داستایفسکی بر مبنای نظریات ناباکوف و بلوم

مترجم,منتقد:فرزام کریمی


اگر نگاهی به مجموعه نقدهای هارولدبلوم در باب داستایفسکی بیندازیم او در مجموعه نقدهای مدرنش در مورد جنایات و مکافات در باب داستایفسکی اینگونه مینویسد:
اگر بخواهیم منطقی به اصل داستان بنگریم باید اینگونه گفت که از قضا جنایات و مکافات از لحاظ بهره گیری از فضای آخر الزمانی بسیار از دوز کمتری نسبت به برادران کارامازوف برخوردارست,آنگونه که برادران کارامازوف آخرالزمانیست, جنایات و مکافات نیست,اصول داستایفسکی تراژدی بزرگیست که آنچنان مهم نیست یا به عبارتی دیگر او راسکول نیکف قدرتمندیست که با بازنمایی اراده خویش با قدرت به شیطنت هم میپردازد, اگر بخواهیم با نگاهی دیگر به داستایفسکی بنگریم باید اینگونه گفت که او مدام از جهنمی به جهنم دیگر پرتاب میشود برای نوشتن رمانی بزرگ مخاطب مدام باید در کابوس دست و پا بزند که این همان دستاورد بزرگ داستایفسکی است, راسکول نیکف جنایات و مکافات او هرگز توبه نمیکند و دچار تغییر نمیشود حتی ناامیدی راسکول نیکف او را به سوی خلسه ای عمیق سوق نمیدهد بلکه او به نقض تمام مرزهای خود رسیده است او آنچه را که توانسته و مرزهای آنچه را که خواسته در هم شکسته و میشکند اما به راستی هیچگاه خودش را نشکسته است چرا که از لحاظ روانشناختی او به شناخت خود رسیده است هر چند که لحظه به لحظه بیشتر در پرتگاه نهیلیستی در حال غرق شدن است اما از سویی نوعی آزادی عرفانی محسوس که خود را فراتر از هر انسانی میپندارد در ذات او به چشم میخورد, جنایات و مکافات داستایفسکی فراتر از ستایش و حتی فراتر از محبت است, داستایفسکی ما را با قتل های راسکول نیکف به بینشی نیچه ای هدایت میکند جایی که نیچه بیان میکند که درد میتواند منجر به خلق حافظه شود پس درد نوعی معنا تلقی میشود و معنا نوعی از درد است, دیدگاه نهیلیستی عنصر جدایی ناپذیر از آثار داستایفسکی است اما ابن نکته را هم باید لحاظ کرد که همین روایت نهیلیستی منجر به ایجاد پارادوکس هایی در آثار او شده است او به واقع از ما میخواهد تا برای تجربه لذت های عمیق تر زندگی, لذت های ساده را کنار بگذاریم و او قصد دارد تا بگوید که ما درد را میپذیریم و در راستای بیان این موضوع حتی از مرزهای زیبایی شناسی فراتر میرود هر چند که.....

 

برای خواندن ادامه مطلب میتوانید به لینک زیر(وبسایت روزنامه توسعه ایرانی)مراجعه کنید:

https://b2n.ir/002651


۹۹-۲-۱۴ ۰ ۱۴۰۰

۹۹-۲-۱۴ ۰ ۱۴۰۰



نویسندگان